علاقهمندي ها
+
*لـوکِ خـوش شـانـس*...بُنيـان گُـذارِ *مَحـو* شدن تـو *اُفـق: )*

شکار لحظه ها
96/4/24
DARYAEI
:)
اسپايکا
چقد دوسش داشتم : ) بازيشم داشتم B-)
آواي من
لايک
محدثه خانوم
:)
+
موقع خسته شدن به دو چيز فکر کنيد
اول: آنهايي که منتظر شکست شما هستند تا “به شما ” بخندند
دوم: آنهايي که منتظر پيروزي شما هستند تا “با شما ” بخندند
جبهه مقاومت اسلامي
96/1/19
+
گاهــي آدمـ دلــــشـــ مـيــخواهــد
کـفـــش هـايشـ را دربـيـــاورد
يــواشکيـ نوکـــ پـــا , نـوکــ پــا
از خـودشــ دور شــود
دور دور دور

پارسي نامه
95/1/13
2 فرد دیگر
29 فرد دیگر
+
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نظرتون چيه؟
هم نفس 1378
94/12/13
+
*سبز مي شوم
وقتيـــ...
در هواي تبـ دار ِ نگاهتــ...
نفســ مي كشم!*
.
.
.
م ه س ا

مهسا خانوم
94/3/13

+
هـــــــمين که عشق باشد..
آن هـــــــم در حوالي تو..
هر چقـــــــدر هم که پاييز باشد..
بــــــــــــــهاري ترين هوا سهم من است ...
...

سفيد به رنگ خدا
92/12/9
+
به رويا با خدايم گفت و گو کردم
به سوي خالق و معبود خود جانانه
رو کردم
توکل هم به او کردم
به او گفتم
زماني را به من بخشيد اي بيتا تو اي معبود بي همتا
تو اي اميد هر نوميد
خدا خنديد و پاسخ گفت
وقت من ندارد مرز پاياني يقين اين
راز هستي را تو ميداني
چه مي خواهي بپرسي از من اي
پرسشگر دانا
تسلط يافتم بر خويش ومن پرسيدم
اي خالق
تعجب از چه چيزي از بشر داري
جوابم را بده اي خالق دانا
توانايي و دانايي
هيئت استشهاديون علي
92/12/1
خدا در لحظه اي آرام پاسخ گفت
که انسان با شتابي سخت
ميخواهد که بگريزد ز دست کودکي هايش
برون آرد ز دست کودکي پايش
و مي خواهد شتابي گيرد و گامي
گذارد نزد فردايش
به آينده
به پولي دست يابد
به پولي با بهاي خستگي هايش
چه باک ار هست زخمي بر تن و
پايش
دلش خوش باد با پولي که با زحمت
به چنگ خويش آورده
دوباره پس دهد آن را به تاوان تلاش خويش
سلامت از وجودش رخت بر بسته
غم سنگين اين فرسودگي در سينه و غمخانه بنشسته
دوباره آرزو دارد
که کودک باشد وآن گوهر گم گشته برگردد
پريشان خاطر رنجور
به آينده نگاهي مضطرب دارد
و در اين حال راهي را سپارند و به سر آرند
عمري را که ارزش دارد و آدم نمي داند
غم ناداني اش از سينه اش
بيرون نمي راند
نه حالي مانده بر احوال ونه آينده اي دارد
نه بر لب خنده اي دارد
تو پنداري که مي ميرد
دل از اين لحظه مي گيرد
تو پنداري که هرگز زندگي گام خوشي
عشق جبري نيست
قياسي نيست بين مردمان در جايگاه عشق
و قلب مردمان بسيار حساس است
مبادا لحظه اي زخمي
فروآرند بر قلبي
که طولاني شود شود آن التيامي را که مي خواهند
اين دل سخت حساس است
لطيف و ترد همچون شاخه ياس است
بياموزند
ثروتمند آن کس شد که در دنيا
نيازش کمترين باشد
توانايي همين باشد
وراز زندگاني هم همين باشد
بياموزند
نقطه پيش چشم هر کسي شکلي دگر دارد
نگاه هر دو انسان در جهان مانند
هم هرگز
بياموزند
کافي نيست تنها بگذرند از ديگران
و بخشش خود را
بيان دارند
بياموزند
خود را هم ببخشند و پس از آن جان
ودل آسوده مي ماند
سکوتي دلنشين تر بود
رويا همچنان زيبا
سپاس خويش را من با خدايم با
صميميت بيان کردم
و پرسيدم که آيا هست چيزي که
بيان داريد
خدا لبخند زد
گويي گلي در آسمان سينه ام
بشگفت
و پاسخ گفت
فقط اين را به ياد آرند من در هر
کجا هستم
صداي دل...
92/8/15
+
*نرجس خاتون عزيز*(بهنوش رستگار)...
دوست هنرمند و کدبانوي من...
شنيدن خبر ازدواجت دنيا دنيا شادي به ما هديه کرد...
من و تموم بچه هاي گل پيامرسان...
آرزوي خوشبختي برات ميکنيم...
...

*نگين خانوم*
92/7/29